سخنرانی آقای دانشمند
 
دل نوشته - امام زمان
در قرآن داریم یعقوب برای یوسف گریه میکرد.
یعقوب پیغمبر می دونست که یوسفش کجاست، می دونست سالمه، می دونست که توی کاخه، می دونست و گریه می کرد. ما که نمیدونیم یوسف فاطمه کجاست، چقدر باید گریه کنیم؟ با این اوصاف ما که باید بیشتر از یعقوب گریه کنیم!
کی آدرس مهدی عج را بلده؟ کجاست پسر فاطمه؟ ءاَبِرَضوی؟ ءاَم ذی طُوی؟ کجایی آقای من؟ عَزیزٌ عَلَیَّ اَن اَرَی الخَلقَ و لا تُری؟ حجت بن الحسن، سخته برای من که همه را ببینم و تو را نبینم.
گریه هاتون را برای مهدی بکنید؛ اشکهاتون را برای پسر فاطمه بریزید؛ مهدی غریبه، مظلومه؛ برای یوسف زهرا ناله کنید، اشکهاتون را بیمه ی مهدی کنید؛
قرآن داره با مثال یوسف و یعقوب یاد ما میده. یکی از وظایف ما اینه که گریه هامون بیمه پسر فاطمه بشه. امام زمان میگه اگه تو یاد من باشی من هم یاد تو هستم. اگه تو برای فرج من دعا کنی منم برای سلامتی تو دعا میکنم.
اگه یکی از من بپرسه از حسین غریب تر کیه؟ میگم از امام حسین غریب تر مهدی زهراست؛ دلیل هم دارم، حسین سید الشهداست، درست، به مظلومیت شهیدش کردند، درست، اما امام حسین یه ابوالفضل داشت، عباس امام زمان کیه؟ ؛ امام حسین یه علی اکبر داشت، علی اکبر امام زمان کیه؟ ؛ امام حسین قاسم داشت، جعفر داشت، عون داشت، حجت بن الحسن کی را داره؟ دل امام زمان به کی خوشه؟
آیا دل امام زمان به من شما خوشه؟ ؛ آیا واقعا من و شما برای امام زمان، جای ابوالفضل هستیم؟
؛ استدلال دوم: از پیامبر تا تولد امام زمان 255 سال طول کشید؛ وتا اول امامت حضرت مهدی 260 سال. 13 تا معصوم مظلومیتشون 260 سال طول کشیده. اما امام زمان به تنهایی 1170 ساله که غریبه.
خداییش امام زمان از امام حسین غریب تر نیست؟ هیچ کسی دیگه سراغ امام زمان را می گیره؟ کسی دیگه به فکر امام زمان هست؟
یه کم فکر کن ببین از دیشب تا حالا، تو این 24 ساعته گذشته، چند بار به فکر امام زمانت بودی؟ آقا کجایی؟ چه میکنی؟ آیا از من راضی هستی؟ امام زمان دلش را خوشه من و شما بکنه؟
از پیغام امام زمان خبر دارید؟ در ماه مبارک رمضان پارسال! یکی از علما تو جمکران خدمت امام زمان رسید
با 2 واسطه نقل میکنم- امام زمان علیه السلام، روز 13 ماه مبارک رمضان، توی مسجد جمکران، میگفت: دیدم چشمهای مهدی فاطمه کوچیک شده، زیر چشمهای امام زمان کبوده، گفتم: آقا چرا به این روز افتادید؟ فرمود: "
از بس که شیعه هام گناه میکنن و من را اذیتم می کنند، من از دست شیعه هام به این روز افتادم، من از سنی ها توقع ندارم، من از بهایی ها و زردشتی ها و یهودی ها و مسیحی ها و ... توقع ندارم، اما از بچه شیعه های خودم توقع دارم، شماها که معتقدید که امام زمان هست و یابن الحسن میگید، چرا گناه می کنید؟
شما چرا چشماتون آلوده شده؟
شما چرا شکمهاتون پر از حرام شده؟
شما چرا ربا خوار و نزول خوار شدید؟
شما چرا آبروی منه امام زمان را توی دنیا می برید؟
"

امام زمان از دست من و تو دلش خونه! سنی ها و بهایی ها و ... که کاری با حجت بن الحسن ندارن.
امام زمان فرموده مردم گناه می کنن و من شب تا صبح گریه می کنم و میگم خدایا ببخشش، این گریه کن حسینه، این مشکی پوش حسین منه، این برای مادر کتک خورده ام گریه کرده، به خاطر گریه هاش خدایا ببخشش، من مرتب باید واسطه بشم تا عذاب برای شما نیاد.
مهدی برای ما گریه میکنه، چرا ما برای مهدی گریه نکنیم؟
جوانی که شب میخوابه بدون اینکه نیت کنه صبح برای نماز صبح بیدار بشه میتونه بگه من شیعه حجت بن الحسن هستم؟
جوانی که نه اهل نمازه، نه اهل خداست، نه اهل تهجده و خودش را شیعه مهدی میدونه؛ ایا این قلب امام زمان را تکه تکه نمیکنه؟
دختر شیعه که با مانتو میاد و چادر فاطمه را کنار گذاشته، البته الان که دیگه مانتو هم کنار گذاشته شده و با بلوز و شلوار میان بیرون، گذشت حیا، دیگه حیا توی جامعه باقی نمونده! و این خانم هایی که آرایش کرده میان توی خیابان ها، دختری که تا چشمش می افته به یه پسر، نیشش تا بنا گوشش باز میشه، با چشمهاش داره هرزگی میکنه، این دختر شیعه، قلب مهدی فاطمه را تکه تکه نمیکنه؟
این زن هایی که با هفت قلم آرایش توی مجالس نا محرم ها شرکت میکنن، سیلی به حجت ابن الحسن نمیزنه؟
امام زمان از دست کی دلش خونه؟
از دست مسیحی ها، یهودی ها، یا ما شیعه ها؟
برای امام زمان گریه کنید، توبه کنید با گریه کردن هاتون برای امام زمان. تا آنجاییکه قلب مهدی را به دست بیاریم. تا آنجا گریه کنیم که امام زمان به گریه هامون ترحم کنه،
یه کاری کنیم برای امام زمان، نه یه نماز درست و حسابی، نه یه دعایی برای فرج امام زمان، هیچ و هیچ به کجا؟
اونهایی هم که نماز میخونن، نمازشون بوی امام زمان نمیده،
شما برو نذرها را نگاه کن و ببین چند تا سفره پهن میشه برای سلامتی امام زمان؟
و چند تا سفره پهن میشه که خدا مریضشون را شفا بده؟ خونه دار بشن، ماشین دار بشن و ... .
دعاهای مردم را بیاد یکی جمع کنه، ببیند چند تا از دعاها برای امام زمانه؟
آرزوهاتون را از دلتون بریزید بیرون و ببینید چند تا از آرزوهاتون برای امام زمانه؟
امام زمان در دلهای ما غریبه! توی خونه ما غریبه.
این بچه ها همه ی شعرهای تلویزیون را حفظن، تمام فوتبالیستها، هنرپیشه ها، همه ی برنامه های تلویزیون را بلد هستن؛ اما آیا میدونن اسم امام زمان چیه؟ کی میاد؟ برای چی نمیاد؟
اینقدر که سریال ها دا دنبال میکنید، و اگر نبینید از چند نفر میپرسید که چی شد؛ آیا هیچ وقت پرسیده اید این جمعه چه خبر؟ از امام زمان چه خبر؟ به اندازه یه سریال برای حجت بن الحسن ارزش قائلیم؟ به اندازه یه مسابقه فوتبال؟ به اندازه یه توپ ورزشی؟ برای امام زمان ارزش قائلیم.
شیخ محمود حلبی را خدا رحمت کند، میمرد برای امام زمان، مرحوم کافی شاگرد مرحوم حلبی بود، گریه میکرد و میگفت: امام زمان من را ببخش، چه کنم؟ جامعه من را به اینجا رسونده که این مثال را میزنم،
اگه یه مرغ یا یه بوقلمون توی خونه ات باشه، یه روز بیای ببینی نیست و احتمال بدی درب باز بوده و رفته بیرون تا کجا دنبالش میری؟ چند تا محله را میگردی؟ از چند نفر میپرسی؟
این همه ساله که نمیدونی امام زمانت کجاست، کجا تا حالا دنبالش گشتی؟
چرا دلهامون را دادیم به دنیا؟ و از عشق مهدی فاطمه خالی کردیم دلمون را؟
به اندازه یه سند خونه، یا یه چک که اگه گم بشه، همه جا را زیر و رو میکنی، امام زمان را به همین اندازه قبول داری؟
امام زمان دلش خونه، اما خوش به حال اونهایی که به فکرش هستند.
روایت داریم جوانهای خوب اخر الزمان، شب با وضو می خوابن، رو به قبله می خوابن، اگه بدونن که برای نماز شب بیدار نمیشن، سر شب نماز شبشون را میخونن، میگه امام زمان خودمو به تو سپردم، میشه شب دستتو روی سینه ام بذاری تکونم بدی تا من یه لحظه جمالت را ببینم؟
صبح بلند میشه و نماز صبحش را میخونه، توی نماز اللهم کن لولیک میخونه، روایت داریم کسی که در نمازش دعای فرج بخونه 90 چیز گیرش میاد،
در کتاب موعود نامه یا الفبای مهدویت، تمام مطالب ناب را آقای پونه ای در این کتاب جمع کرده. تا دستت را بلند میکنی و میگی اللهم کن لولیک امام زمان هر جا که باشه، دستش را بلند میکنه میگه خدایا این جوان هر چی میخواهد بهش بده.
از دم در که میخواد بره بیرون میگه امام زمان، خودم را به تو سپردم، آقا جان می دانید که توی این جامعه چه خبره، من نمیخوام گناه کنم، اگه بخواهی که گناه نکنی، امام زمان دستت را میگیره.
مشکل اینجاست که ما یکرنگ نیستیم، با نماز خون رفیقیم، با عرق خور رفیقیم، تو عروسی بریم رقص و .... را داریم،
باید یه جور باشیم، خودمون را دست یک نفر بسپاریم، باید امام زمانی باشیم، آنوقت رفیقهامون را امام زمانی انتخاب میکنیم،
قیافه مون را امام زمانی درست میکنیم، نگاه هامون را امام زمانی تنظیم میکنیم، حرف هامون را امام زمانی قرار میدهیم، سر سفره امام زمانی می نشینیم، کارهامون امام زمانی میشه؛
ما یک جور نیستیم، ما همه را می خواهیم با هم داشته باشیم،
توی زندگی با شراب فروش و شراب خور رفیقیم و با نماز خون و مومن هاش هم رفیقیم و.... . هم توی پارتی میریم، هم دعای کمیل، هم این طرف میریم هم آن طرف، برای همینه که رشد نمیکنیم،
یا زنگی زنگ، یا رومی روم.
و الا به هیچ جا نمی رسیم.
از این حرف های تند و تیز ناراحت نشید، رفیق اون کسی است که بگه من بهت گفتم، دشمن اون کسی که بگه می خواستم بگم،
من دارم میگم ها.
ببینید اطرافیان امیرالمومنین چه کسانی هستند، مالک، رشید حجری، میثم، اباذر،کمیل همه ی گلها دور امیرالمومنین هستند،
اما اطراف معاویه چی؟ عمرعاص، یزید، مروان و هرچی حرام زاده است دور معاویه جمع هستند.
نمی شه آدم پشت سر علی نماز بخونه و سر سفره معاویه بنشینه،
نمیشه در آن واحد یک محل هم تاریک باشه هم روشن،
یک جور باشیم،
یک رنگ،
اگر امام حسین را قبول داریم پس در خونه یزید چه کار میکنی؟
تو که تابلوی علی بالای سرت است، چرا مثل معاویه معامله میکنی؟




نوشتار فوق خلاصه ای از سخنرانی آقای دانشمند می باشد که دیدم جالبه و خوبه که بقیه هم بخونن
التماس دعا


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
عاشقان

اي منتظر، غمگين مباش قدري تحمل بيشتر، امام زمان(عج) خواهد آمد و حضورش تسلاى دل ياس‏هاى كبود خواهد بود.

همه در انتظار توايم، بيا كه عشاق زير سقف خيمه اسلام در ميان شقايق و آلاله، با صفا و بي ريا، همچون آب در پي چشمه سار نوراني ولايت، حديث «عجل علي ظهورك» را تلاوت مي‌كنند، بيا و با طلوعت جهان را در حيرت نور بيفشان، بيا و سقف خيمه انتظار را بشكاف و دريچه‌هاي ملكوتي ديدار را برايمان بگشاي.

ما پيروان راه هزاران ساله انبيا هستيم و به عهد ازلي خويش با آفريدگار متعال لبيك گفته‌ايم و براي تحقق آن عصر موعود، عصر عدالت و حاكميت احكام خدا، قيام كرده‌ايم تا راه تاريخ را به سوي نور بگشاييم و اگر چشم دل باشد، خواهد ديد كه اين راه با بال‌هاي ملايك فرش شده است.
رايحه ظهور موعود، دل شيفتگان حق را بي‌تاب كرده و آنان را به صحنه حضور كشانده است. اما مهدي جان! اين قرن قرني است كه حق در كره زمين به حاكميت خواهد رسيد آينده در انتظار توست...
در ميان بيدار دلان سراسر كوه ارض هستند بسا دلدادگاني كه به خيل منتظران موعود پيوسته‌اند.
منتظران موعود اهل مبارزه‌اند و مي‌دانند خلوص عشق موحدين جز به ظهور كامل نفرت از مشركان و منافقان ميسر نخواهد شد، اما از آن فراتر اهل ولايت و اطاعتند و انتظار مي‌كشند تا فرمان چه در رسد.
مولاي من غيبتت مصيبت است و نبودنت فاجعه، روزي كه بي انتظار تو سپري شود روز نيست ظلمات محض است، دست گرم نوازش است، روزي كه نباشد، زندگي انجمادي بيش نيست.
پر و بال وجودم تنها در امتداد چشم‌هاي زيبايت باز مي‌شوند و اوج مي‌گيرند، بي تو بودن غير ممكن‌ترين تصور است، اي پيوند خورده با جاودانگي ‌اي تنها سيراب‌كننده همه تشنگي‌هايم، رضايت تو... مولا، سخت دلتنگم.
چرا ظهورت را بشارت نمي‌دهي؟ تنها نور جمال تو ظلمات دلتنگي را مي‌شكافد سخت محتاج ظهورت نشسته‌ام تا از پشت كوه‌هاي سر به فلك كشيده فراق، بار ديگر نگاهم مهمان شود بر نظاره تو.

زجاده‌هاي خطر بوي ياس مي‌آيد كسي از آنسوي مرز محال مي‌آيد
صداي كيست؟ خدايا درست مي‌شنوم؟ دوباره بوي صداي بلال مي‌آيد
مشام جنگل آتش گرفته مي‌سوزد كه بوي سوختن از يك نهال مي‌آيد
زبس فرشته به تشييع لاله آمد و رفت صداي مبهم برخورد بال مي‌آيد
مپرس از دل خود: لاله‌ها چرا رفتند كه بوي كافران از اين سؤال مي‌آيد
بيا و راست بگو، چيست مذهبت اي عشق كه خون لاله به چشمت حلال مي‌آيد؟
به لحظه لحظه اين روزهاي سرخ قسم كه بوي سبزترين فصل سال مي‌آيد.


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
شعر آقاسی

خبر آمد خبري در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شايد اين جمعه بيايد...شايد
پرده از چهره گشايد...شايد
دست افشان...پاي کوبان مي روم
بر در سلطان خوبان مي روم
مي روم بار دگر مستم کند
بي سر و بي پا و بي دستم کند
مي روم کز خويشتن بيرون شوم
در پي ليلا رخي مجنون شوم
هر که نشناسد امام خويش را
بر که بسپارد زمان خويش را
با همه لحظه خوش آواييم
در به در کوچه ي تنهاييم
اي دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ي تو از همه پر شور تر
کاش که اين فاصله را کم کني
محنت اين قافله را کم کني
کاش که همسايه ي ما مي شدي
مايه ي آسايه ي ما مي شدي
هر که به ديدار تو نايل شود
يک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشي دست داد
سينه ي ما را عطشي دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سياوش گرفت
نام تو آرامه ي جان من است
نامه ي تو خط اوان من است
اي نگهت خاست گه آفتاب
در من ظلمت زده يک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
اي نفست يارومدد کار ما
کي و کجا وعده ي ديدار ما
دل مستمندم اي جان به لبت نياز دارد
به هواي ديدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم اي عشق تا تو را بينم
تويي که نقطه ي عطفي به اوج آيينم
کدام گوشه ي مشعر
کدام کنج منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشينم

روا مباد که بر بنده‌ات نظر نکنی
روا مباد که ارباب جز تو بگزینم
چو رو کنی به رهت، درد و رنج نشناسیم
ز لطف روی تو دست از ترنج نشناسیم
اي زليخا دست از دامان يوسف بازکش
تاصبا پيراهنش را سوي کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلي خانه ي پيغمبران را

 

       محمد رضا آقاسي
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
مهدي كيست؟

 

نام: محمّد

نام پدر: امام حسن عسكرى(ع)

نام مادر: نرجس ( نرگس )

القاب: حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى

شكل: چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سياه بر گونه راست 

زاد روز: شب نيمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر

زادگاه: شهر سامراء

غيبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال

غيبت كبرى: با در گذشت چهارمين نماينده و سفير آن حضرت از سال 329 آغاز گرديد; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قيام آن بزرگوار ، همچنان ادامه خواهد داشت.

محل ظهور: مكّه معظّمه.

محل بيعت: مسجدالحرام ، ميان ركن و مقام.

يادگار أنبياء: انگشتر سليمان در انگشت او ، عصاى موسى در دستش ، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.

ياران: سيصد و سيزده نفر ( به عدد اصحاب بدر ) ، افرادى باشند كه هسته مركزى زمامدارى او را تشكيل دهند; و در حقيقت كارگردانان اصلى قيام مهدى(ع) ، و كارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود كه از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آيند.

مركز حكومت: مسجد كوفه ، ــ  مركز خلافت و حكومت جدّ بزرگوارش على(ع) ــ .

وزير و معاون: عيسى(ع) از آسمان فرود آيد و به عنوان وزير با حضرتش همكارى نمايد.

بركات حكومت و رهبرى او: درهاى خير و بركت از آسمان به روى مردم گشوده شود; عمرها به درازا كشد; مردم همه در رفاه و بى نيازى بسر برند; شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پيوسته گردند ، آنچنان كه مسافران را به برداشتن توشه نيازى نخواهد بود; و اگر زنى يا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند كسى را با آنها كارى نباشد.

 

مهدی کیست ؟

از جابر بن عبدالله انصاری که گفته است از رسول خدا پرسیدم که من خدا ورسول او را می دانم ومی شناسم ام اولوالامر را نمی دانم . آن حضرت فرمود : ای جابر  ایشان خلفای من وامامان مسلمان بعد از من ، اول ایشان علی بن ابیطالب (ع) وبعد از آن حسن بن علی (ع) وبعد از آن حسین بن علی (ع) وبدنبال او محمد بن علی واو در تو رات معروف است به باقر وتو او را دریابی . ای جابر ، چون او را بینی سلام من را به او برسان وبعد از آن یک یک ائمه را نام می برد تا آنکه چون به حجت قائم ( عج ) رسید ؛ فرمود که نام او نام من باشد وکنیه من کنیه او وحجت خدا است وبقیة الله ؛ او در میان مردمان ، حق تعالی مشارق ومغارب را توسط او بگشاید واو از شیعه خود عنایت گردد.

 

ولادت حضرت مهدی (عج ) :

در سال 255 (ه . ق ) ، در سپیده دم روز جمعه ، پانزدهم ماه شعبان در شهر سامراپایتخت عباسیان ، دوازدهمین اختر آسمان  امامت وولایت حضرت حجة بن الحسن المهدی (عج ) در خانه امام حسن عسگری دیده به جهان گشود . نامش ، نام پیامبر - کنیه اش ، کنیه پیامبر - ابوالقاسم - مادرش نرجس ونام پدر بزرگوارش امام حسن عسگری (ع) است . آن یادگار الهی حجت ، قائم ، خلف صالح ، صاحب الزمان وبقیة الله لقب گرفته است و مشهورترین لقبش حضرت مهدی است .

و لادت با سعادتش از دشمنان پنهان مانده ونام ونشانش از بدخواهان در نهان ، زیرا حکومت خون آشام وقت ودستگاه ستمگر خلافت ، سخت در پی او ومشتاق یافتن ونابود ساختنش بود . تمام نیروی خود را در اطراف خانه امام حسن عسگری ( ع) متمرکز کرده ودهها جاسوس به کار گرفته بود ، بر هر جاسوسی ، جاسوسی دیگر گمارده بود تا از ولادت ولی خدا حضرت بقیة الله (عج) آگاه شده ، نو رخدا را خاموش کند ، ولی مشیت خداوند برآن تعلق گرفته بود که حجت خو را از گزند دشکنان حفظ کند .

 

احادیثی از شخصیت امام مهدی (عج ):

مهدی مردی است از فرزندان من که چهره اش چون اختر تابناک است . « پیامبر اکرم (ص) »

مهدی طاووس بهشتیان است . « پیامبر اکرم (ص) »

با مهدی ما حجتها گسسته می شود . او پایان بخش سلسله امامان ، نجات بخش امت واوج نور وراز نهان است . « امام علی (ع )»

اگر او [ امام زمان (عج) ] را دریابم تمام عمر به او خدمت می کنم . « امام صادق (ع) »

من یادگار خدا در زمین وجانشین وحجت او بر شما هستم .« امام مهدی (عج )»

من مایه امان اهل زمینم ؛ چنانکه ستارگان مایه امان اهل آسمان اند .« امام مهدی (عج ) »

 

غیبت :

این مولود مسعود دو غیبت دارد :

نخست غیبت صغرییا کوتاه مدت - که بعد از شهادت امام حسن عسگری (ع) « هشت ربیع الاول سال 260 ه.ق »  ( زمان 6 سالگی حضرت ) آغاز شد وتا سال 329 ه.ق ادامه یافت . در این دوره که 74 سال طول کشید شیعیان می توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند وبا وی ارتباط برقرار کنند . این چهار تن نایب خاص ، که شیعیان می توانستند در دوران غیبت صغری توسط آنها با حضرت مهدی (عج ) تماس بگیرند ومشکئلات خود را به ناحیه متقدسه برسانند وپاسخ هاس لازم را دریافت نمایند ، عبارتند از : جناب عثمان بن سعید عمروی ، محمد بن عثمان بن سعید ، حسین بن روح نوبختی وعلی بن محمد مسعودی ، که با رحلت او باب « نیابت خاص » بسته شد . پس از آن ، غیبت کبری آغاز شد که از سال 329 ه.ق تا کنون استمرار یافته است ، وپایانش بر کسی جز خداوند آشکار نیست . در این دوره سفیر ونایب خاصی برای آن حضرت نیست و راه تماس رسمی وآشکار برای مردم وجود ندارد وبر آنهاست که از نواب عام امام (ع) - یعنی از فقهای پارسا وخویشتن دار- پیروی کنند .

در هر حال ، نهان زیستی آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولی در زیر همین آسمان کبود بسر می برد . اگر برخوردی هم برایش پیشامد کند ، اغلب ناشناخته می ماند ودیدار هایش با شیعیان تنها به اذن خداست .

دوران غیبت کبری امام معصوم ، دوران آماده نبودن شرایط سیاسی واجتماعی جامعه اسلامی برای پذیرش وجود علنی وآشکار امام معصوم است .

امام حسن مجتبی (ع ) درباره غیبت طولانی ( کبری ) حضرت مهدی (عج) چنین می فرماید : به درستی که خداوند ، تولد او را پنهان نگه می دارد وشخص او را غایب می کند تا این که هنگام خروج وقیام ، بیعت هیچ کس بر گردن او بنا شد . او نهمین فرزند بردارم حسین است فرزند سرور کنیزان ، خداوند عمرش را در هنگام غیبتش طو لانی می گرداند ، سپس او را با قد رت خود همانند یک جوان کمتر از چهل ساله آشکار خواهد ساخت .

 

احادیثی از غیبت امام مهدی (عج):

قائم را دو غیبت است : در یکی از آنها ( از بس طولانی است ) درباره اش گفته می شود : [ او مرد ومعلوم نیست به کدام وادی رفته است.] « امام باقر (ع) »

قائم را دو غیبت است : یکی طولانی ودیگری کوتاه . در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، و در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، در غیبت دوم از جایگاه او کسی جز خدمتکارانش ، که بر دین اویند ، آگاه نیست .« امام صادق (ع) »

چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم ، همچون بهره ای است که از خورشید می برند ، آن گاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند .« امام مهدی (عج ) »

 

ظهور چیست ؟

ظهور واژه ای در زبان عربی است که برگرفته از کلمه ظهر می باشد ، زبان شناسان عربی « ظهر » را حاکی از هر نوع بروز وآشکار شدن که همراه با قدرت وقوت باشد ، دانسته اند . به واژه ظهور در ایات وروایات نیز اشاره شده ، چنانچه در قرآن کریم هم در آیه شریفه « هو الذی ارسل رسل بالمهدی ودین الحق ... »  یعنی « اوست که پیامبر خود را برای هدایت ودین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان چیره سازد اگر چه مشرکان نپسندند » که در یک معنا پدیدار شدن با قدرت وشکوه است . در این آیه ظهور به دین اسلام وحقایق قرآن ومعارف اسلامی نسیت داده شده است .

 

احادیثی از ظهور امام مهدی (عج):

هرگاه آواز دهنده ای از آسمان آواز داد که . « همانا حق در میان خاندان محمد است » ، در آن هنگام نام مهدی بر سر زبان های مردم می افتد واز جام محبت او می نوشند وجز نام او بر زبان ندارند . « امام علی (ع) »

خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون می آورد وآنگاه او را از ستمگران انتقام می گیرد . « امام حسین (ع) »

آنگاه کا برپادررنده عدالت (امام مهدی عج ) قیام کند ، عدالتش نیکوکار وبدکار را فر می گیرد . « امام حسین (ع) »

 آنگاه که قائم ما قیام کند ، خدا آفت را از شیعیام ما بزداید ودلهایشان را چون پاره های آهن [ استوار ]  سازد .« امام سجاد (ع) »

منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم ، چنانکه از ستم آکنده است . « امام مهدی (عج ) »

 

انتظار :

شما امیدوار فرج وگشایش الهی باشید واز کمکهای خداموند نومید نگردید ؛همانا برترین اعمال نزد خالق یکتا انتظار فرج است .

 

 احادیثی از انتظارفرج :

برترین اعمال امت من انتظار فرج است . « پیامبر اکرم (ص) »

در انتظار فرج باشید واز رحمت خدا نومید نشوید . « امام علی (ع) »

آن که منتظر فرج ما است ، همچون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده  باشد . « امام علی (ع) »

منتظران ظهور امام مهدی (عج ) برترین اهل هر زمان اند . « امام سجاد (ع) »

در شب و روزت منتظر فرج مولایت باش . « امام صادق (ع) »

آنکه به ما ایمان آورد وسخن ما را تصدیق کند منتظر امر [ فرج ]  ما باشد ، همچون کسی است که زیر پرچم قائم به شهادت برسد .  « امام صادق (ع) »

منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است واز ایشان دفاع می کند . « امام صادق (ع) »

 

 


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
دلايل حيات امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف ن.علي نصيري

يکي از مباحث ضروري در حوزه مهدويت شناسي، پديده حيات امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است؛ به اين معنا که چگونه مي‌توانيم براي مخاطبان منکر يا مردد، حضور آن انسان الهي بر روي اين خاکدان را اثبات کنيم؟ پيدا است که اثبات چنين امري که از موضوعات متافيزيک به شمار مي‌رود، مي‌تواند به اثبات ساير آموزه‌هاي متافيزيک نيز کمک رساند. در اين مقاله، با کمک برخي از آيات و روايات که از آن‌ها به عنوان ادله وحياني ياد کرده ايم و دليل عقل که بر ضرورت وجود حجت حاضر خداوند در ميان مردم مبتني است و نيز با استناد به کارکرد اصل تجربه‌هاي ديني که امروزه مورد توجه جهانيان است، حيات و حضور امام عصر را مورد تأکيد قرار داده ايم. 


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
پاسخ «آیت الله جوادی آملی» به 4سوال مهدویت

به گزارش مشرق به نقل از مرکز خبر حوزه، آنچه در ذیل می‌آید، پاسخ آیت‌الله جوادی آملی به پرسش‌هایی پیرامون مهدویت است.

* مسئله وجود مقدس امام زمان‏(عج) از نظر فلسفی چگونه توجیه می‏شود؟ آیا دلیل فلسفی بر اثبات وجود آن حضرت وجود دارد؟

درباره وجود مبارک حضرت حجّت‏(عج) «برهان عقلی بر امکان» اقامه می‏شود؛ یعنی بر اساس حکم عقل، ممکن است انسان کاملی عمر طولانی داشته باشد.


ما به دیدن عمرهای کوتاه عادت کرده‌ایم. اما اگر شخصی، از همه علل و عوامل طبیعی آگاه باشد و آنچه برای او سودمند است، فراهم کند و از آنچه برای او زیانبار است بپرهیزد، می‏تواند عمر طولانی داشته باشد. این مسئله خارق عادت است؛ نه خارق عقل. «معجزه» هم چیزی خارق عادت است، نه خارق عقل. علم نیز به چنین چیزی راه نیافته است، زیرا علم به امور عادی راه دارد؛ نه امور غیر عادی. کرامت نیز در امور خلاف عادت جاری است.


* حیات حضرت ولی عصر(علیه‌السلام) از نظر علمی چگونه توجیه می‏شود؟

اول: حیات طولانی امام زمان(علیه‌السلام) بر خلاف عادت است، نه بر خلاف علّیّت؛ یعنی به طور عادی کسی نمی‏تواند، هزار یا ده هزار سال زندگی کند؛ اما به صورت غیر عادی (خرق عادت) این کار ممکن است.


دوم: اگر بدانیم انسان چیست و چه کسی بدن او را اداره می‏کند، اصلاً این پرسش برای ما مطرح نمی‏شود؛ برای مثال برای عرفا و حکمای بزرگ، اصلاً چنین پرسشهایی مطرح نمی‏شود.


بنده زمانی به دندانپزشک محترمی مراجعه کردم. او می‏گفت دندانهای بعضی صد سال سالم می‏ماند و نمی‏پوسد؛ ولی اگر فولاد صد سال شب و روز کار کند، فرسوده می‏شود. چون اگر فولاد و آهن فرسوده شود، دیگر چیزی جایگزین آن نمی‏شود؛ امّا دندان انسان هر روز عوض می‏شود و هر روز سلولهای جدیدی جای سلولهای مرده و قدیمی را می‏گیرد.


با این توضیح، همه ذرات بدن در حرکت و تعویض است و روح آدمی همه حرکات این ذرات را تحت کنترل دارد. حال اگر روح انسان کاملی، بر خلاف عادت (نظم عادی)، بهترین سلولها را جایگزین کند و دقیق‏ترین کنترلها را روی قسمتهای مختلف بدن داشته باشد، یک انسان کامل می‏تواند، میلیون‌ها سال زنده بماند (این مطلبی است که در علم پزشکی امروز به اثبات رسیده است).

مُلای رومی طی مثالی می‏گوید: اگر شما روز یا شبی در کنار نهر روانی که آب آن به آرامی در حرکت است، بنشینید و تصویر خورشید یا ماه را در آن ببینید، متوجه می‏شوید که صدها عکس می‏آید و می‏رود و شما همچنان خیال می‏کنید که ساعتها با عکس نخست روبه‏رو بوده‏اید، در حالی که آینه‏ها و عکسهای متعدد، هر لحظه می‏آمدند و می‏رفتند.

آب مبدَل شد در این جو چند بار ...... عکس ماه و عکس اختر برقرار

این بزرگوار در جای دیگر می‏گوید:

ای برادر تو همان اندیشه‏ای ............. ما بقی تو استخوان و ریشه‏ای

بنابراین، اگر کسی روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد، و سَیَلان، حرکات و تعویض ذرات بدن را تحت کنترل روح بداند و نیز کمی با حکمت و عرفان آشنا شود، این اشکال که چگونه یک انسان می‏تواند یک یا دو میلیون سال یا بیشتر بماند، برای او مطرح نمی‏شود. اگر پیوند روح با خالق جهان هستی به اندازه‏ای بود که قدرت خاصی ما فوق قدرت افراد عادی یافت، می‏تواند همان طور که بدن خود را می‏گرداند، خارج از بدن خود را هم اداره کند، زیرا خارج از روح او هم حکم بدن او را دارد.


وجود مبارک امیرمؤمنان(ع) در خطبه قاصعه نهج‏البلاغه می‏فرماید: من در حضور پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم بودم که مشرکان حجاز به پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم گفتند، اگر تو پیامبری معجزه‏ای (حسّی) بیاور تا تو را بپذیریم. آنگاه گفتند: دستور بده نیمی از درختی که روبروی تو است، از نیمه دیگر جدا شود و به حضور تو بیاید. حضرت فرمود: اگر این کار را انجام بدهم، ایمان می‏آورید؟ گفتند: بلی. حضرت علی(علیه‌السلام) در ادامه می‏فرماید: من دیدم که این درخت دو نیم شد و نیمی از آن در جای خود ایستاد و نیم دیگر حرکت کرد و جلو آمد، به طوری که شاخه‏های آن روی دوش ما قرار گرفت.


مشرکان گفتند: دستور بده نیمه دیگر آن هم از جای خود حرکت کند و نزد تو بیاید. پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم این کار را هم انجام دادند. بعد گفتند: دستور بده دو نیمه درخت به هم متصل شود و در جای اول قرار گیرد؛ با این همه، مشرکین باز هم ایمان نیاوردند.

همه کرامات محال عادی هستند؛ نه محال عقلی که محال عقلی (مانند 2×2=5) کرامت یا اعجازبردار نیست؛ به هر حال، حیات حضرت ولی‏عصر(عج) محال عادی است؛ نه محال عقلی.


* دلیل قرآنی وجود حضرت حُجّت (عج) چیست؟

مرحوم کلینی (رضوان اللّه علیه) در کتاب شریف کافی طی بابی از ائمه(علیهم‌السلام) نقل کرده است که به سوره قدر احتجاج کنید، زیرا در سوره قدر آمده است، هر سال لیلة القدری دارد و فرشتگان در شب قدر، هر سال با همراهی روح (جبرئیل سلام اللّه علیه)، همه احکام و امور را به زمین نازل می‏کنند.


وقتی فرشتگان احکام و امور را به زمین می‏آورند، باید آن را به کسی بسپارند، چون افراد عادی نمی‏توانند میزبان فرشتگان باشند و احکام صادره را تحویل بگیرند، پس تنها کسی که در روی زمین مهمان‏دار فرشتگان و تحویل گیرنده این امور و مقدّرات است، وجود مبارک ولی عصر(علیه‌السلام) است، بنابراین با توجه به روایاتی که مرحوم کلینی نقل کرد، از نظر قرآن، در شب قدر که همه فرشتگان به همراهی جبرئیل(سلام اللّه علیه) یا روح، مقدّرات امور را نازل می‏کنند، باید آن را به کسی بسپارند و به او گزارش بدهند؛ گیرنده این امور وجود مبارک ولی عصر(ارواحنا فداه) است.


* چگونه می‏توان امام زمان‏(عج) را شناخت؟

شناخت بر دو قسم است: «شناخت تاریخی» و «شناخت واقعی» که از قسم نخست مهم‏تر است. مسئله مهم این است که ما آن حضرت را به حقیقت بشناسیم و ایشان نیز ما را ببیند؛ نه اینکه ما حضرت را ببینیم.


در زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم (که مقامش از همه امامان بالاتر است) عده زیادی آن وجود مبارک را می‏دیدند، اما خدای سبحان درباره آنها فرمود: «و تراهم ینظُرُون اِلیک و هُم لایُبصرون»؛ آنها را می‏بینی که به تو می‏نگرند؛ ولی تو را نمی‏بینند. اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است که به گونه‏ای باشیم که وجود مبارک امام زمان(علیه‌السلام) ما را ببینند.

در قرآن کریم آمده است: خدا که بر همه چیز بصیر است، در روز قیامت به عده‏ای نگاه نمی‏کند: «ولایُکلّمهم اللّه و لاینظرُ اِلیهم یومَ القیامةِ و لایزکّیهم» و نگاه تشریفی خود را نسبت به عده‏ای اعمال نمی‏کند.

اگر ما در مسیر صحیح حرکت کنیم، آن حضرت ما را می‏بیند.


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
نیا اقا

بر خلاف میل باطنی ام با خودم این شعر را زمزمه می کنم: 


   نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست

دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست 

نیا نیا گل نرگس که در زلال دلی 

هزار آینه نقش و یکی ز خال تو نیست

  نیا نیا گل نرگس تو را به خاک بقیع

که شهر ما نه مُهیای گامهای تو نیست

   نیا نیا گل نرگس به آسمان سوگند

قسم به نام و نهادت دلی برای تو نیست

  نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه

کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست 

نیا نیا گل نرگس بدان و آگه باش

  که جای سجده گه ِ ما هنوز مال تو نیست

    نیا نیا گل نرگس که چون علی تنها

به فجر صبح ظهورت کسی کنار تو نیست

  نیا نیا گل نرگس به مجلس ندبه  که ندبه ،

ندبه خرقه است و پایگاه تو نیست

  نیا نیا گل نرگس دعای عهد کجاست؟

  نه این نماز جماعت به اقتدای تو نیست

   نیا نیا گل نرگس به جان تشنه عشق

دعا دعای ظهور است ولی برای تو نیست 

   نیا نیا گل نرگس سقیفه ها برپاست

  ردای سبز خلافت ولی برای تو نیست 

   نیا نیا گل نرگس به مادرت زهرا  کسی

برای شهادت به کربلای تو نیست 

نیا نیا گل نرگس نیا به دعوت ما 

هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست

   نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا 

برای عصر عجیبی که خواستار تو نیست   

  السلام علیک یا مظلوم یا حجه ابن الحسن العسکری


|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
نرم افزار با خاندان وحی برای تلفن همراه

نرم افزار با خاندان وحی برای تلفن همراه با لینک مستقیم از سایت شیعه ها دریافت نمایید.

حجم فایل : ۱۸۲ کیلوبایت

لینک دانلود : مستقیم


|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
نرم افزار موبایل سرزمین عرفات با فرمت جاوا

نرم افزار موبایل سرزمین عرفات با فرمت جاوا با لینک مستقیم از سایت شیعه ها دریافت نمایید.

در فاصله حدود ۲۱ کیلومترى شهر مکّه، سرزمین مقدّسى است با پیشینه تاریخى دیرینه که نامش عرفات است. حاجیان پس از پوشیدن لباس احرام، براى انجام حج تمتع، راهى آنجا شده و از ظهر روز نهم ذیحجه تا غروب آفتاب، در این سرزمین وقوف مى کنند و به دعا و نیایش مى پردازند تا خداى رحمان، به آنها رحمت آورده بار دیگر اجازه ورود به حرم را به آنان عطا نماید.
تشنگان معرفت، وعارفان عاشق، براى حضور در عرفات، شور و شوق فراوان از خود نشان داده، براى همنشینى با حضرت صاحب الأمر ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ که همه ساله در این موقف حضور دارند، سر از پاى نمى شناسند…
در این که چرا عرفات را بدین اسم خوانده اند، اختلاف نظر وجود دارد:
۱ ـ برخى گفته اند: آدم و حوا پس از رانده شدن از بهشت و فرود آمدن بر زمین، در این سرزمین یکدیگر را ملاقات نموده، همدیگر را شناختند; از این رو آنجا را عرفات نامیده اند.
۲ ـ گروهى دیگر عقیده دارند: از آن رو این سرزمین را عرفات گویند که مردم در آن به گناهان خود اعتراف مى کنند.
۳ ـ امام صادق ـ علیه السلام ـ ( در روایتى طولانى) پس از بیان ماجراى فرود آمدن آدم ـ ع ـ در عرفات و همراهى نمودن جبرئیل با ایشان، فرمودند:
جبرئیل به آدم گفت: هنگامى که خورشید غروب کرد، هفت مرتبه به گناه خود اعتراف کن و هفت مرتبه نیز توبه و طلب آمرزش نما. و آدم چنین کرد، پس آنجا عرفات نامیده شد; زیرا آدم در آن، به گناه خود اعتراف نمود و براى فرزندان او نیز سنت شد که [در این سرزمین] به گناهان خود اعتراف کرده، از خداوند آمرزش بخواهند، همانگونه که آدم چنان کرد …

حجم فایل : ۱۰۲ کیلوبایت

لینک دانلود : مستقیم


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389
نرم افزار قربانی در ادیان برای موبایل با فرمت جاوا

نرم افزار قربانی در ادیان برای موبایل با فرمت جاوا با لینک مستقیم از سایت شیعه ها دریافت نمایید.

برخى «قربانى» را به عنوان آیینى تعریف نموده اند که طى آن، چیزى به هدر رفته و یا به هلاکت مى رسد و با این کار، رابطه اى میان منشأ ماوراى طبیعى با انسان ها ایجاد مى شود. حال این رابطه مى تواند براى کسب قدرت معنوى و شرکت با الوهیت در یک وعده غذاى مشترک میان خدایان و انسان ها باشد و یا در جهت رفع نقایص و ضعف هاى انسان ها. در صورت دوم، قربانى پیشکش را نباید خورد.
برخى دیگر «قربانى» را در اصطلاح کلى، در علم ادیان چنین تعریف کرده اند: «گرفتن زندگانى موجود زنده اى (اعم از انسان، حیوان یا نبات) از راه کشتن یا سوزاندن یا دفن کردن و یا خوردن، به منظور تقرب به خدایان و جلب نظر آنان.»
لفظ «قربان» در عربى، مأخوذ از «قرب» به معناى نزدیکى است. این لفظ مى رساند که در همه «قربانى»ها، نزدیکى جستن به خدا یا خدایان یا قواى فوق طبیعى منظور بوده است، در حالى که واژه (Sacrifice) مشتمل بر دو جزء مقدس (Sacer) و ساختن (Facere) است.
نظایر این واژه در سایر زبان هاى اروپایى، که تقریباً معادل «قربانى» است، مى رساند که شىء قربانى شده براى خدایان به وسیله قربانى شدن، جنبه تقدّس و خدایى به خود گرفته است…
در شریعت اسلام، قربانى رسمى متداول است. انگیزه شارع اسلام از انجام مراسم قربانى، با انگیزه بسیارى از ادیان و اقوام دیگر متفاوت است. برخلاف بسیارى از ادیان و اقوام، به ویژه دین یهود، که غرض از ذبح و سوزاندن را تقدیس خون قربانى و رسیدن بوى حاصل از آن به مشام خدا مى داند، اسلام به هیچ روى، این عقیده را نمى پسندد. قربانى کردن در اسلام قبل از هر چیز به خاطر یاد خدا مورد توجه است. با ذکر نام خدا که هدف نهایى قربانى و قرب و نزدیکى به اوست، مرز ایمان و شرک مشخص مى گردد. در آیه ۲۸ سوره حج از قربانى با کنایه اسم خداوند یاد شده است (و یذکُروا اسم الله فى ایام معلومات على ما رزقهم من بهیمة الانعام فکلوا منها واطعموا البائس الفقیر); «و نام خدا را در ایامى معین یاد کنند که ما آن ها را از حیوانات بهائم ـ شتر و گوسفند و غیره ـ روزى داده ایم تا از آن تناول کرده و فقیران بیچاره را نیز اطعام دهند.»…

حجم فایل : ۱۰۷ کیلوبایت

لینک دانلود : مستقیم


|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 21 بهمن 1389

تعداد صفحات : 17